احتمالاً اولین سوالی که در ذهن هر شنونده از اسم این هتل سنتی نقش میبندد، چرایی نام آن است.
یخچال نام محلهایست که روزگاری در آن مردم شهر اصفهان یخ خود را در فصل گرما تامین میکردند و این خیابان در قدیم مشیر نامداشته و امروز به گذر مشیر شهره است.
اگر چه اثری از یخچال قدیمی محل در این خیابن دیده نمیشود و به مراکز خرید و فروش لوازم خانگی تبدیل شده اما در کوچهایبنبست خانهای از دوران قاجار به جا مانده که ما را مهمان تاریخ میکند.
درب خانه چوبیست با کلونی از همان دوران. وارد که میشوی از راهروی تنگی عبور میکنی تا به حیاط خانه برسی. حیاطی با حوضیپر از بطریهای شیشهای و چهار باغچه کوچک دورتا دورش.
اتاق اتاق در چهار ضلع خانه دیده میشود. از شاهنشین تا مطبخ، همگی حکایت از کانسپت خانهی ایرانی دارند. اما حس خانهی ایرانیفقط در ظاهر نیست، اگر چند روزی مهمان عمارت یخچال باشی در روح این خانهی تاریخی نیز با مهماننوازی صاحبینش حس واقعی در خانه بودن را به تو حس میکنی.
عمارت یخچال تا دو سال پیش نفسهای آخرش را میکشید، تا اینکه از ابتدای سال ۱۳۹۸ مرمت بنا شروع و در دی ماه همان سال خانهبرای پذیرش مهمان آماده شد.
پس از گشتی در عمارت، سادگی، سفیدی و کم بودن مبلمان و لوازم تزیینی، قوسهای روان و گریز از تیزی ذهن شلوغ مهمان را در پشتدر عمارت جا میگذارد و هدف از طراحی سادهی فضا در این منزل هم همین بوده است.
اصفهان شهر نقش و نگار و رنگ و لعاب است. هدف میزبان از نوع مرمت، ساختن جایی برای فراغ ذهن است و معماری هتلبهگونهایست که ناخودآگاه به جای توجه به تزیینات مجلل، فکر در میان قوسها و سادگی به پرواز درمیآید.
پس از آن کانسپت شیشه و بطری در فضا توجه را جلب میکند که بکارگیری آن به نوعی بیان زلال بودن و حس سادگیست.
عمارت یخچال ۴ اتاق با سرویس بهداشتی اختصاصی دارد. سالن پذیرایی برای دورهم نشستن و گپ زدن مهمانها تدارک دیده شده واین ایده را از فضای دوستانهی هاستل وام گرفته است.
گوشهای از خانه پلههای بلندیست که به اتاقی به نام دوپوش میرسد. دوپوش با کوسنهای سفیدش، لمکدهایست برای عشاق فیلم وآنهایی که به دنبال کنجی خلوت هستند.
در این عمارت ناهار و شام سرو نمیشود، اما با وعدهی صبحانه از مهمانان مقیم پذیرایی میشود و همچنین برای آرامش هر چهبیشترمهمان استفاده از عمارت و بازدید برای افراد غیرمقیم امکان پذیر نیست.
پیاده روی از یخچال تا میدان نقش جهان ۴ دقیقه است.
توضیحات اضافه:
در مرمت عمارت یخچال ترجیح معمار استفاده از همان در و پنجرهی صد سال پیش به جای ساختن کپی از همان کار است. ریختگیِگچبریها تعمداً بدون مرمت یا به نگاه بیننده زشت رها شده است.
اما چرا؟
در ژاپن فلسفهای وجود دارد به نام وابی–سابی
به زبان ساده وابیسابی یعنی لذت بردن از نقصان.
فلسفهی این هنر بسیار جالب و آموزنده است. دقیقا ضد کمالگراییست، یعنی عدم کمال یا پذیرا شدن کاستیها.
آنها معتقدند که وقتی چیزی دچار صدمه میشود و آسیب میبیند، آنگاه بسیار زیباتر از قبل میشود.
وابیسابی در اشیا میشود: هنر یافتن زیبایی در اشیای ساده و ناتمام.
“وابی” (به معنی ستایش و زیبا دیدن اندوه، فقر و سادگی)، و “سابی” (به معنی ستایش و زیبا دیدن پیری، کهنگی، تنهایی و دلتنگیاست). این دو اصطلاح اغلب در کنار یکدیگر بهصورت یک واژه (وابی–سابی) به کار میروند و برای توصیف زیبایی آثاری استفادهمیشوند که تمایل به طبیعی بودن، سادگی و بیپیرایگی دارند و از تفاخر و خودنمایی گریزاناند.
وابیسابی زیباییِ کشف کردن و حس کردنِ ژرفا و غنا در چیزهای ساده و لذت بردن از زندگی در انزوا و تنهایی و سکوت است. وابیسابی حساسیتی زیباشناختی است که داشتن آن موجب میشود انسان زیباییِ اندوهناکی در ناپایدار بودن همه چیز احساس کند. این نگاه در علاقه به چیزهای مستعمل و قدیمی و فرسوده، علاقه به چیزهای کوچک و ساده و گذرا، علاقه به چیزهای ناکامل و کمالنیافتهو علاقه به آثار ناقص و ناتمام و حتی خراب شده تجلی مییابد.
اساس تفکر وابیسابی یک آرمان مشخص و منحصربهفرد است و در هر هنری که از این تفکر زیباشناختی تأثیر پذیرفته باشد، میتوانرد پای این آرمان را دید. وابیسابی در هر رشته هنری، با توجه به امکانات آن رشته و زبان و بیان آن، بروز و تبلوری متفاوت دارد. درسفالگری به ساخت ظروف ساده و بیظرافت با سطوح ناصاف و رنگها و طرحهای گریزان از خودنمایی میانجامد، در موسیقی بهنواهای حزنانگیز و بیانسجام منجر میشود، در معماری به شکل فضاهای نامتقارن و کمنور تجلی مییابد و در شعر، در قالب اشعارکوتاه هایکو ظاهر میشود که پیوسته دلتنگیهای جهان فانی را یادآوری میکند. به طور کلی، نشانههای ثابت این تفکر را میتوانسادگی، نزدیکی به طبیعت، یادآوری بیاعتباری و نپایندگی دنیا و ستایش حزن و انزوا و فقر و دلتنگی عنوان کرد.
وقتی شما عمیقاً با فلسفهی وابیسابی آشنا شوید دیگر اشیای کهنه و قدیمی خانهیان مثل میخی بر بدنتان فرو نمیرود و حتا ازنقصهای اطرافتان لذت میبرید.