یک خانم ثروتمند و به ظاهر مدرن بود. بلند بلند حرف میزد. با باقی خانمهای تو سالن آرایشگاه. چشمهایم را بسته بودم زیر دست آرایشگر، به همین خاطر صدای انکرالاصواتش بیشتر تو گوشم فرو میرفت. تا جایی که من فهمیدم داستان بدین قرار بود که خانم مذکور دو خانواده رو برای وصلت دو جوان بهم معرفی کرده بود و حالا خانواده دختر بعد از برو و بیا و نامزدی، سر اینکه خونهی دخترمون باید فلان منطقه تهران باشه و مهریهش اونقدر باشه حلقه رو پس فرستاده بودن. خانم که فامیل نزدیک دختر بود نقل قول میکرد از مادر عروس که آره مگه دختر من بیوه یا ۳۰ سالهس که با شرایط شما کنار بیاد (منظور از شرایط آپارتمان لوکس در فرمانیهس و مشکل، زندگی در همسایگی مادرشوهره!!) و خانم هم گفته آفرین خوب گفتی. والا دخترمون تازه ۲۳ سالهشه و چرا باید از حالا با هر شرایطی کنار بیاد؟ خانوادهی پسر هم در جواب فرمودند: نیز که پسر ما ۴۰ سالهس، حیف پسر ۲۸ سالهمون که بخواد گیر شما بیوفته و خلاصه وصلت بهم خورد.
اون تعریف میکرد و خون در بدن من غلغل میکرد. با خودم گفتم خاک بر سر ما و شما که مدرنیته بودن را فقط به برند عینک و اروپا رفتن میبینیم. مایی که معیار ارزش آدمها را بر اساس سنشون میسنجیم. دختره سی ساله و پسر چهل ساله دقیقا در کجای کارش کم ارزشتر از دختر و پسر ۲۰ و خوردهای سالهس؟ کمااینکه دختری که وارد دههی ۳۰ زندگیش شده در مقایسه با دختر ۲۰ ساله عاقلتره، پختهتره، سرد و گرم روزگار و بیشتر چشیده، صبورتره، بیشتر تنهایی کشیده و بیشتر قدر زندگی متاهلی رو میدونی، چقدر بهتر و قشنگتر بلده از زندگیش لذت ببره، استقلال رو یاد گرفته و …
جامعهی ما به کدام سو رهسپاره؟ چرا تکلیف خودمون رو روشن نمیکنیم؟ چرا یاد نمیگیریم یا عهد بوقی فکر کنیم و با خیال راحت به دختر بالای ۳۰ سال بگیم ترشیده اما چادر دور کمرمون ببندیم و عصرها تو محل دور هم جمع بشیم و سبزی پاک کنیم و شبها پای شوهرامونو تو لگن آب با شیر ماساژ بدیم؟ و یا از اون طرف چرا یاد نمیگیریم اگر سبزی قرمه رو بسته بندی میخریم و با آب و تاپ از ازدواج ششم جنیفر لوپز حرف میزنیم و در بهبه و چهچههامون اشاره میکنیم که به این میگن یه زن واقعی، در اطرافمان هم برای انسانها از هر جنس و سنی به یک اندازه احترام قائل بشیم؟ خانم باکلاس و لاکژری که فکر میکنی دختر ۲۳ سالهت از یک دختر ۳۰ ساله یا بیوه با ارزشتره، خود تو هیچ فرقی با تتلو نداری. حتی اون به مراتب از تو با فرهنگتره چرا که خودش هست و ادا درنمیاره. میگوید همینم که هستم.
یک پاسخ
قشنگ بود بی صبرانه منتظر بخش بعدی هستم مبارک باشه